سلام عزیزم بعد از چهار ماه اومدم تا خاطرات زیبا توبنویسم.
نفس مامان خرداد ماه مامانیت اومد تهران دیدنت و ما هم همراه اون راهی مشهد شدیم . این اولین باری بود که سوار قطار میشدی و به مشهد میرفتی برای اولین بار عمه ها تو و فامیل بابا تو دیدی تو این چهار ماهی که مشهد بودیم اتفاقات زیادی افتاد.بزرگتر و فهمیده تر شدی.از نظر صحبت کردن خیلی پیشرفت کردی و الان تمام کلمات و تکرار میکنی ادامه مطالب در ادامه مطلب تو این مدت چهارتا دندون جدید دراوردی با ک...